مدح و مناجات با امیرالمومنین علی علیهالسلام
آتش نمـرود را در دَم گـلسـتان میكند حلـقۀ انگـشـترش كار سلیـمان میكند میـثـم تـمّـار را با دار اُنـسـش میدهد آن امامی كز نگاهی خَلقِ سلمان میكند تا كه رو زد بركسی غیر از علی، ذات خدا یوسف صدّیق را در بند زندان میكند بین گرداب بلا چیزی نگو جز یا علی ذكر حیدر مُشكلت را سهل و آسان میكند مثل طفلی كه میان جمعیت گُم میشود دوری از شاه نجف ما را پریشان میكند هرچه میخواهم نگویم مدح او را،خود به خود نفس لـوّامه مرا فـوراً پشیـمان میكند عاقل از دیدِ من است آن كس كه با "نادعلی" با زبان روزه، دائم خـتم قـرآن میكند آسـمان در هـم نمیپـیچد بدون اذن او امر از او میرسد، افلاك طوفان میكند وحی صادر میشود از جانب مولای ما پس فقط روح الامین ابلاغ فرمان میكند ما كه تصویری نمیخواهیم جز صحن نجف مرتضی وقتی كسی را كارگردان میكند بر مشامش میرسد بوی حرم، امّا مُدام سائل این غم را درون سینه پنهان میكند شك ندارم هَمُّ و غَمَّش را ز خاطر میبرد هرگدایی در حرم رو سمت ایوان میکند |